اثر مهارکنندههای کانالهای کلسیمی دی هیدروپیریدینی بر آستانه تشنجهای کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش سوری
author
Abstract:
زمینه: برخی مطالعه ها نشان داده اند که مهارکننده های کانال های کلسیمی دی هیدروپیریدینی مانند نیمودیپین، نیفدیپین و آملودیپین اثرات ضدتشنجی در مدل های حیوانی مختلف دارند. هدف: مطالعه به منظور تعیین اثر نیمودیپین، نیفدیپین و آملودیپین بر آستانه تشنج های کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول(PTZ) در موش سوری انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه تجربی در سال 1385 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انجام شد. موش های سوری نر نژاد NMRI به صورت تصادفی به 32 گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه شاهد حلال دارو و گروه های درمان دوزهای 5/0 تا 20 میلی گرم بر کیلوگرم از دی هیدروپیریدین ها را به صورت داخل صفاقی قبل از تعیین آستانه تشنج ناشی از پنتیلن تترازول وریدی دریافت کردند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و مقایسه چندگانه توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: آستانه تشنج کلونیک در گروه شاهد برابر با 42/0±4/33 میلی گرم بر کیلوگرم بود. در حیواناتی که قبلاً نیمودیپین، نیفدیپین و آملودیپین تجویز شده بود، آستانه تشنج به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه دریافت کننده حلال دارو افزایش یافت. بیش ترین و کم ترین اثر ضدتشنجی به ترتیب مربوط به نیمودیپین و نیفدیپین بود. نتیجه گیری: فعالیت ضدتشنجی مهارکننده های کانال های کلسیمی دی هیدروپیریدینی احتمالاً به دلیل اثر آنتاگونیستی بر کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ است.
similar resources
اثر مهارکننده های کانال های کلسیمی دی هیدروپیریدینی بر آستانه تشنج های کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش سوری
زمینه: برخی مطالعه ها نشان داده اند که مهارکننده های کانال های کلسیمی دی هیدروپیریدینی مانند نیمودیپین، نیفدیپین و آملودیپین اثرات ضدتشنجی در مدل های حیوانی مختلف دارند. هدف: مطالعه به منظور تعیین اثر نیمودیپین، نیفدیپین و آملودیپین بر آستانه تشنج های کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول(ptz) در موش سوری انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه تجربی در سال 1385 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تبری...
full textمقایسه اثر آیورمکتین بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری نرمال و کلستاتیک
آیورمکتین یک لاکتون حلقوی بزرگ با کاربرد وسیع به عنوان ضد انگل در حیوانات خانگی و نیز داروی انتخابی برای درمان فیلاریازیس لنفاوی وکوری رودخانه (اونکوسرکیازیس) در انسان می باشد. حیوانات نرمال وکلاستاتیک دوزهای مختلف آیورمکتین (40,60,80MG/KG) را به صورت داخل صفافی قبل از تعیین آستانه تشنجات دریافت کردند. نتایج مطالعات نشان داد که آستانه تشنجات کلونیک در حیوانات نرمال و کلستائیک به ترتیب برابر با ...
full textمقایسه اثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش سوری
Background & Objective: Verapamil, nifedipine and diltiazem are calcium channel blockers widely used as a variety of cardiovascular ailment in humans. A number of studies have shown that calcium channel blockers have anticonvulsant effect in a range of animal seizure models (but not all animals). The aim of this study was to investigate the effects of verapamil, nifedipine and diltiazem on pe...
full textمطالعه اثر لیندان بر آستانه تشنجات کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری نرمال و کلستاتیک
لیندان یک هیدروکربن کلرینه با خاصیت حشره کشی است. این دارو در انسان وحیوانات برای از بین بردن انگل های خارجی استفاده می شود. نشان داه شده است که این دارو با اثر مهاری بر روی سیستم گاباارژیک ، باعث بروز تشنج می شود. این مطالعه به ارزیابی اثر لیندان روی تشنجات ناشی از پنتیلن تترازول (PTZ) و مقایسه اثر آن در تشنجات کلونیک موش های سوری نرمال و کلستاتیک می پردازد.نتایج نشان می دهد که آستانه تشنجات ک...
full textاثر مهار آنزیم سیکلو اکسیژناز-2 بر آستانه تشنج ناشی از پنتیلن تترازول در موش سوری
سابقه و هدف: مطالعات قبلی نقش حفاظتی آنزیم سیکلواکسیژناز را در پیشرفت صرع نشان داده اند. بااین حال، دخالت سیکلواکسیژناز-2 در بیماریزایی صرع کاملا شناخته شده نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سلکوسیب و نیمزولاید (مهارکننده های اختصاصی سیکلو اکسیژناز-2) بر آستانه تشنج کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری طراحی گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی موش های سوری نر سفید به صور...
full textMy Resources
Journal title
volume 12 issue 4
pages 19- 26
publication date 2009-02
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023